در عملیات والفجر مقدماتی، بچه های قرارگاه لشکر نجف، قبل از ما حرکت کردند. بنا بود بعد از این که آن ها خط را شکستند، ما برای شناسایی پل غزیره، شهر حلفاییه و الاماره اقدام کنیم. ما بچه های تخریب باید زودتر از لشکر عبور کرده، راه را شناسایی می کردیم.
وقتی وارد شدیم، دیدیم عملیات لو رفته و بچه های لشکر نجف و بچه هایی که زودتر از ما عملیات کرده بودند، همه شهید و مجروح شده اند.
دو کانال در طول معبر بود. بعضی از مجروحین خودشان را انداخته بودند داخل این کانال ها.
معبر نیمه کاره مانده بود. رحمانی و ایران پور دو تا راننده بولدوزر بودند؛ از بچه های لشکر ثارالله. ایران پور خیلی شجاع بود. وقتی دید هیچ راهی نیست، با بولدوزر معبر را باز کرد و کانال را هم پر کرد.
از میدان مین رد شده بودیم که حاج قاسم با ما تماس گرفت و گفت: «بچه ها را جمع کنید و بیایید عقب. فعلاً مأموریت منتفی شده.»
می خواستیم برگردیم که برادر صنعت کار پایش رفت روی مین و شهید شد. آن جا با یک مین جدید آشنا شدیم که سبز رنگ بود و بعضی ها می گفتند: مین کیکی.
بعد از شهادت شهید صنعت کار، ما اسمش را گذاشتیم مین صنعتی
به روایت حاج مرتضی باقری