شهید سید عباس میرنوری همیشه اولین کسی بود که آماده برای کار میشد و به همین خاطر همیشه سرستون بود ...

با شهید سید عباس میر نوری در اطراف شهر ماووت عراق بودیم (زمستان ۶۶). صحبت شد. الان که بیکاریم یک ...

يادم میاد وقتي ارتفاعات دوپازای سردشت بوديم. هوا خیلی سرد بود قرار بود شب تا صبح نگهبانی بدیم و من ...

دشمن هنوز گیج بود و آتش دقیق نمیریخت. اسکله هنوز امن بود و دشمن هم روی اون دید نداشت. نیروهای ...

روز 11 فروردین سال 67 یک ساعتی به اذان مغرب بود که با صدای پچ پچ بچه ها بیدار شدم.یکی ...

با شهید سید عباس میر نوری در اطراف شهر ماووت عراق بودیم (زمستان ۶۶). صحبت شد. الان که بیکاریم یک ...

دانش آموز هنرستان شبانه روزی کشاورزی در کرج بود خانواده ش در ورامین زندگی میکردند در ایام تحصیل چند هفته ...

نزدیک غروب بود که با یکی دو تا از بچه ها و شیخ مسعود تاج آبادی با ماشین گردان رفتیم ...

#شب_عملیات_بیت_المقدس_4 قرار بود دوازده نفر از #بچه_های_تخریب که آموزش #غواصی دیده بودند برای عملیات به گروهان خط شکن مامور بشند. ...

بعد از عملیات #بیت_المقدس_2در زمستان 66 با تعدادی از #بچه_های_گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) برای ماموریت های تخریب و احیانا مین گذاری مقابل دشمن ...

قسمت های قبلی را خوانده اید؟بعد اتمام ماموریت بچه های تخریب در شکستن خط به مقر شهر بیاره عراق برگشتیم ...

بعد از عملیات بیت المقدس 2 در زمستان 66 با تعدادی از بچه های گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع) برای ماموریت ...