alvaresin-0132

فرمانده فاطمی آقا سید محمد

سید بعد از توجیه بچه های غواص .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: برادرها ...
alvaresin-0263

پیر مرد خودتی ، پیر مرد باباته

حضور بزرگترها و محاسن سفیدها میون نوجوان های و جوان های تخریبچی نعمتی بود درسته سن وسالی ازشون گذشته بود ...
alvaresin-0256

تیغ جراحی حاج شعیب

به قول برادر غلامرضا رجبی حبیب ابن مظاهر تخریب لشگر 10 رفته بودم تهرون مرخصی و وقتی برگشتم گردان به ...
alvaresin-0255

اصلا بهداری نمیخوام درش رو ببندید

بعدازبرگشت ازمرخصی استعلاجی وبازگشتم به گردان مقدس تخریب، بایدآمپولهای پنی سیلین رو روزانه میبردم بهداری تزریق میکردم تازخمهای ناشی ازترکش ...
alvaresin-0252
مرحوم حاج شعیب میر ابوطالبی

دکتر هم دکتر های قدیم

مقر قلاجه بودیم و تازه از منطقه عملیات کربلای یک اومده بودیم. نزدیک یک ماه بچه های تخریب شب و ...
alvaresin-0251

عراقی ها از ترس داد میزدن العدو الایرانیه

دشمن متوجه حضور ما شده بود و عراقی ها از ترس داد میزدن العدو الایرانیه و همزمان تیربارچی دشمن آتیش ...
alvaresin-0250

روایتی از شهید حسن جدی در عملیات کربلای یک

با حسن یه عملیات باهم بودیم عملیات کربلای 1 تخریب لشگر 27 منه خاک برسر مثلا مسول دسته بودم یکی ...
alvaresin-0233
عملیات کربلای 5

فرصتی برای بازسازی گردانها

پس از یک هفته از شروع عملیات کربلای 5 ، به لشکر 10 سیدالشهدا(ع) برای بازسازی 2 روز فرصت داده ...
alvaresin-0232

بعداز اون ماجرا نه اسلحه وجود داشت نه بند حمايل

عمليات كربلاي پنج فرارسيده بود بچه ها داشتن تقسيم مي شدن برن براي عمليات ما چهارنفر مامور شديم به لشگر ...
alvaresin-0231

روایت حاج آقا تاج آبادی از عملیات کربلای ۵ ، شلمچه ۱۹ دیماه ۶۵

عملیات شلمچه(کربلای 5) بنده و شهید حدادی وچندتا از بچه ها ی تخریب به گردان علی اکبر (ع) مامورشدیم. برادراسدی ...
alvaresin-0230

حکایت صخره ی کنار رودخانه دز

قبل از#عملیات_کربلای_4 حدودبیست نفربرای آموزش غواصی رفتیم سد دز. مربی آموزشی هم میسوری بود. صبح و عصرآموزش فشرده بود وشب ...
alvaresin-0229

پس فردا در سردشت با شما کار دارم

چندی پیش شهید حمید رضا ضیایی با پیدا کردن یک نامه قدیمی، خاطره‌اش درباره این نامه را اینگونه روایت کرد: ...