جبهه را بدون محرم و عاشورا تصور کنید و اینکه کسی در آن فضا، ذکر سیدالشهداء (ع) نگوید و مداحان حتی حکم فرمانده گردان در سایه را داشتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرهنگسرای امام (ره) به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس برنامهای تحت عنوان «جنگی که بود؛ راهی که هست» را در گلزار شهدای گمنام بهشت زهرا (س) برگزار کرد.
در این برنامه جعفر طهماسبی مداح و رزمنده دفاع مقدس در خصوص “روایتی متفاوت از رخدادهای هشت سال دفاع مقدس” به سئولاتی پاسخ دادهاند. متن این گفتوگو بدین شرح است:
سؤال-حاج آقا طهماسبی همانگونه که میدانیم فضای ایران یک فضای دینی است و نقش مساجد و هیئتها در این فضا پررنگ است. به نظر شما این تأثیرگذاری در سالهای دفاع مقدس از چه زمانی بیشتر شد؟
ج-بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس و تسلیت اربعین حسینی که با این هفته همزمان شده، از شما ممنونم که چنین گفتگویی را انجام میدهید و درباره سوال شما باید بگویم انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی(ره) سرچشمهاش از مساجد و هیئتها و جلسات دینی بود و همین مساجد و هیئتها هم در دفاع مقدس نقش داشتند و سال ۵۹ که جنگ آغاز شد، سال اول جنگ پیشرویهای دشمن بود و ما پیروزی نداشتیم تا اینکه همین هیئتها و مساجد وارد جبهه شدند و این یک نقطه عطف در جنگ بود و شرایط تغییر کرد و از آن پس پیروزی ها یک به یک رقم خورد و این به دلیل حضور این گروهها و یاری آنها در جنگ بود.
سؤال-فضای آن سالهای دفاع مقدس چگونه بود؟
ج-در آن سالها بیشترین وقت صرف شکلگیری نهادهای انقلاب شد. رژیم قبلی رفته بود و یک نظام جدید تشکیل شده بود و بیشترین وقت بچههای مذهبی هم صرف تشکیل همین نهادها شده بود مثل سپاه و بسیج و همه دست به دست هم دادند که نهادهای انقلاب شکل گرفت و آمادگی برای ادامه انقلاب ایجاد شد. همچنین در زمانی که گروهکها در کشور آشوب کرده بودند هم امام رحمت الله علیه برنامهریزی کرده بودند که این بچهها پای کار بیایند و همان هم شد و این مصداق همان نقل قولی هست که از امام در سال ۴۲ میکنند که ایشان در جواب کسانی که میگفتند نیروهای شما چه کسانی هستند گفته بودند سربازان من همین بچههایی هستند که الان در آغوش مادران خود هستند. روی هم رفته در زمان جنگ به جهت حفاظت از مرزها بچه هیئتیها به جهت کارکردی که امام تعیین کرده بود زود خود را پیدا کردند.
سؤال-شما در سالهای دفاع مقدس عضو گردان تخریب لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) بودید، به نظر شما این مداحیهایی که میشد بیشتر عزاداری برای اهل بیت بود یا به حماسهسازیها کمک میکرد؟
ج-در تهاجمی که به یک کشور میشود، یا باید آدمها به کار بیایند یا تجهیزات و ما که تجهیزات قابلی نداشتیم، آنچه که میتوانست به کار بیاید جمعیت و جوانان بودند و این در حالی بود که دشمن تجهیزات داشت و چنین جنگی با این محدودیتها یک جنگ عاشورایی و کربلایی است و برای این جنگ ساز و کارش هم باید تعیین شود. برای آنکه جنگ عاشورایی شود باید هیئتها نقشآفرینی میکردند و مادحین و ذاکرین هم بخشی از این نقشآفرینی بودند. در زمان جنگ هم اعزام مبلغ داشتیم که از قم و تبریز و مشهد اعزام میشدند و جذب مبلغ بود اما اعزام ذاکر و مداح نبود. اما آن چیزی که بود اینکه در مجموعههای عملیاتی در جنگ مثل گردانها و گروهانها مداحهایی بودند که به عنوان مداح نیامده بودند و همان نیروهای بسیجی و مردمی بودند و هر کدام یک مهارت یا هنری داشتند و در واقع همانگونه که مثلا برخی رزمندگان مکانیکی بلد بودند، برخی هم مداح بودند و اینها معنویت را رونق میدادند که در کنار رزم و آمادگی رزمی کار مداحی را هم انجام میدادند و حتی با اینکه کار مداحی میکردند از فرمانده تعهد میگرفتند که حتما در عملیاتها حضور داشته باشند و مداحان جبهه از این جنس بودند. در واقع این مداحان صرفا مداحی نمیکردند و در کنار رزم مداحی هم میکردند.
سؤال-تأثیرگذاری این مداحان در گردان ها چگونه بود؟
ج-شما نمیتوانید جبهه را بدون محرم و عاشورا تصور کنید و اینکه کسی در آن فضا، ذکر سیدالشهدا (ع) نگوید و مداحان حتی حکم فرمانده گردان در سایه را داشتند و خود فرماندهان هم میگفتند آنچه که رزمندگان میتوانستند از تکنیکهای جنگی در عملیات استفاده کنند همان روحیه معنویت این رزمندگان بود. مثلا صبحها دعای عهد و دعاهای صبحگاهی میخواندند و اینها معنویت را شکل میداد و بعد زمان تمرینها، مداح شعرهای حماسی میخواند و شبهای جمعه و صبحهای جمعه دعاهای کمیل و ندبه خوانده میشد و شبهای عملیات هم باز مجلس داری مداح نسبت به نوع عملیات و رزمندگان فرق میکرد. مثلا برای غواصی که میخواست خطشکن باشد بالا رفتن معنویت خیلی مهم است و این وظیفه مداحان بود که با شناخت موقعیت این روحیه را بالا ببرند. اینجا بود که اهمیت کار مادحین و ذاکرین افزایش مییافت و حتی فرماندهان میگفتند از ده تا پانزده روز مانده به عملیات در باره آمادگیهای رزمی دیگر ما کار خاصی نمیتوانیم انجام دهیم و این کار مادحین و ذاکرین است که روحیه را بالا ببرند. در واقع زمانهای خاصی بود که حتی کار اعتقادی هم برای رزمندگان تاثیرات مداحی را نداشت و این مداحان بودند که روحیه رشادت و رزم را در رزمندگان بالا می بردند و آنها آماده شب عملیات می شدند و اینگونه بود که کار مادحین و ذاکرین اهمیت پیدا می کرد. حتی فرماندهان هم در این شرایط اذغان داشتند که در این شرایط روحی مادحین و ذاکرین میتوانند شرایط روحی رزمندگان را بالا ببرند.
سؤال-متأسفانه در دوران فعلی مداح محوری دیده میشود و به خصوص در صدا و سیما، آیا در دوران دفاع مقدس هم اینگونه بود؟
ج-در دوران دفاع مقدس اگر مداح امام حسین (ع) بودی و ذاکر تابلودار گردان بودی همه انتظار داشتند اولین رزمنده خط شکن هم باشی و حتی تا امروز کار برجستهای برای مادحین شهید جنگ نشده در صورتیکه برای بقیه شده است اما امروز اینگونه نیست و اگر امروز مداحی را پیدا کردید که برای خودش یارکشی میکند که ارزشی ندارد اما اگر برای امام حسین (ع) یار جمع کند این ارزش دارد و زمان جنگ هم همین طور بود و در مواقع سخت فرماندهان از مداحان کمک می خواستند.
سؤال-بحث انتخاب شعر برای مداحی در آن سالها چگونه انجام میشد؟
ج-امروز در مداحیها یک شعری میخوانی و بعد میروی اما آنجا اگر مداح یک شعر ضعیف میخواند یا با صدای بد میخواند، بچهها او را رها نمیکردند و به عبارت دیگر بنداز و در رو نبود و یادم هست شهیدی داشتیم به نام شهید عبدالله نوریان که از مقدسترین فرماندهان جنگ بود و فرماندهی بسیار مومن بود که در رفتارهای شخصی خیلی مراقبت داشت. مثلا درباره غذا خوردن ایشان اعتقاد به سادگی سفره داشت و حتی مثلا وقتی هم ماست و هم سالاد در سفره بود، ایشان تاکید داشتند که فقط یکی از این دو خورده شود چون رزمنده باید مراقب همه رفتارهای خود باشد و در مورد لباس پوشیدن و همچنین گفتگو یا شوخی با دیگران هم بسیار مراقبت را توصیه میکرد و به خصوص درباره مداحان این را سختگیرانهتر میدانست و حتی مراقب مداح گردان بود که خیلی رعایت کند و میگفت مداح باید از من که فرمانده گردان هستم بیشتر مراقب باشد و ایشان میگفت شما مرشد و الگوی این رزمندگان هستی و اگر خودت مشکل داشته باشی، وقتی میخواهی برای این بچهها مداحی کنی، ایجاد مشکل میکند و حتی زمان غذا خوردن مثلا میگفت که درباره مقدار غذا خوردن باید دقت داشته باشید.
سؤال-زیباترین شعرهایی که در سال های جنگ میخواندید چه بود؟
ج-خیلی شعرها بود اما چند شعری که به یاد دارم از جمله یکی این بود که
ای دوست برای دوست جان باید داد
در راه محبت امتحان باید داد
تنها نبود شرط محبت گفتن
یک مرتبه هم عمل نشان باید داد
و دیگری این شعر که
خواهم که در این غمکده آرام بمیرم
گمنام سفر کردم و گمنام بمیرم
کس نیست که ازاد کنم مرغ دلم را
پر بسته و دلخسته در این دام بمیرم
من کام دل از جلوه حسن تو گرفتم
هر چند در این معرکه ناکام بمیرم
عمریست مرا مونس جان نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیرم
خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم
یعنی که تو را بینم و آنگاه بمیرم
و اشعار دیگری هم بود و چون خیلی از این مداحیها نشات گرفته از قیام سیدالشهداست
از جمله شعری با مطلع ” طنین نعرهام برپاست مادر”
تفنگم بر زمین تنهاست مادر
نمردم غریب اندر بیابان
سرم بر دامن زهراست مادر
و شعر دیگری هم بود با این مضمون
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
به زیر لب بگفت لاله این حرف
شهیدان لاله را شرمنده کردند و شعرهایی از این دست که در آن سالها میخواندم.
سؤال-در سخنانتان گفتید تعداد زیادی از شهدای تهران مداح بودند، انشاءالله که به این شهدا توجه بیشتری داشته باشیم و شهدا را بیشتر یاد کنیم و با توجه به اینکه خاطرهگویی از شهدا ادامه راه این شهدا است چند نفر از این شهدا را نام ببرید؟
ج-بیش از صد نفر از شهدای تهران از مداحان اهل بیت بودند و تعدادی از اسامی این شهیدان را به یاد دارم از جمله شهید علی سلمانی از شهدای عملیات مرصاد، شهید جواد رسولی معاون فرمانده گردان امام حسن لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، شهیدان حسین مصطفایی، بنی جمالی، غلامعلی رجبی که ایشان سال ۱۳۶۷ به شهادت رسیدند و همان زمان نوارهای کاست مداحیهای این شهید میان مردم دست به دست میشد و ضمن اینکه مداح بود، شاعر هم بود و ایشان در ایام مسلمیه به شهادت رسید و تراز یک نوحهخوان بود و از مداحهای اسم و رسم دار که خود را کند و به رزمندگان پیوست و سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید.
مداحان در ایام مسلمیه به سید الکریم میآمدند و برنامههای مداحی اجرا میکردند و ایشان با این وجود همه این شهرت و معروفیت را رها کرد و در عملیات مرصاد به فیض شهادت نائل شد. ما امروز در مزار شهدا حضور داریم و بهترین جملهای که میتوانم بگویم جملهای از امام راحل است چون وقتی درباره شهدا صحبت میکنیم فکر میکنیم خیلی افسانه و دست نیافتنی هستند و چیزهایی که از شهدا میشنویم با حال امروزی ما خیلی جور در نمیآید، اما امام (ره) این جمله را میگویند که چه غافلند دنیا پرستان و بیخبران که ارزش شهادت را در صحیفه طبیعت جستجو میکنند و در حماسهها و شعرها میجویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد میخواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نیست.
بنابراین هرکس میخواهد درباره شهدا حرف بزند باید از زبان و بیان عاشقی صحبت کند و آن را با این ویژگیها درک کند و با فهم عادی نمیشود شهدا را شناخت و این نظری است که امام راحل که دارای شخصیتی چند بعدی، عارف و فرزانه بود و رهبر و پیشوای مسلمین هم بود این را میگویند که باید برای شناخت شهدا از مسیر عشق عبور کرد. اکثر روضه خوانان شهید جوان بودند و آنچنان عاشق بودند که در آتش سنگین کربلای پنجها و خیبرها بلند میشدند و روضه میخواندند و ذکر یا حسین (ع) میگفتند و اینها جز به عشق میسر نیست و عشق همیشه بسیار جلوتر از عقل حرکت میکند.
انتهای پیام/