کد خبر:13476
پ
alvaresin 0018
اون شب حسابی دل ما خالی شد

ما زیاد هم امیدوار نیستیم غواصها بتوانند به ساحل ام الرصاص برسند

صحبت های حاج آقا فضلی فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) اون شب حسابی دل ما رو خالی کرد .اینطوری یادم میاد که گفت : ما زیاد هم امیدوار نیستیم غواصها بتوانند به ساحل ام الرصاص برسند و خط دشمن رو بشکنند برای احتیاط همین چند تا تیربار سنگین در ساحل خودی مستقر کردیم که در ساعت مقرر […]

صحبت های حاج آقا فضلی فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) اون شب حسابی دل ما رو خالی کرد .اینطوری یادم میاد که گفت : ما زیاد هم امیدوار نیستیم غواصها بتوانند به ساحل ام الرصاص برسند و خط دشمن رو بشکنند برای احتیاط همین چند تا تیربار سنگین در ساحل خودی مستقر کردیم که در ساعت مقرر روی سنگرهای دشمن آتش بریزند و قایق ها زیر آتیش حرکت کنند و در ساحل دشمن پیاده شوند.
اون شب حاج آقا فضلی با صراحت به غواص ها گفت:رفتنتون با خودتونه و برگشتنتون با خداست. یعنی اینکه احتمال شهادت صد در صده. و هرکس مرد این میدون نیست تکلیفش رو روشن کنه.

صحبتهای حاج فضلی که تموم شد اومدیم بیرون از ساختمان و دیدم شهید سید محمد زینال الحسینی و شهید کیانپور (جانشین اطلاعات عملیات ل۱۰) ایستاده اند . بچه ها هجوم بردند و دور این دو فرمانده رو گرفتند. هرکس سووالی داشت و من هم پرسیدم که اگر با آتیش تیربارها میشه خط رو شکست این کار رو بکنید چه نیازی هست ماها رو بین اروند سرگردون کنید و تلفات رو بالا ببرید.
شهید کیانپور زد زیر خنده و گفت من و سید باور داریم که شماها کار و انجام میدید نگران نباشید و توکل به خدا کنید.
حرفهای آقا غلام آبی بود بر روی آتش عصبانیت ما.
ما شنیده بودیم حاج غلام چندین بار عرض اروند رو رد شده و حتی پشت مواضع دشمن رو هم شناسایی کرده

 

شهید کیانپور و شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) و غواصانی که دور اونها رو گرفتند

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید