شهیدغلامعلی رجبی ازرزمندهای قدیمی تیپ سیدالشهدا علیه السلام بود. قبل از عملیات مقدماتی در مقر چنانه با نفس قدسی اش فضا را معطر می کرد.این شهید عزیز هر وقت جبهه به او نیاز داشت خودش رو می رسوند، قبل از عملیات با صدای گرمش همه را آماده شهادت می کرد و شب عملیات پا به پای رزمندگان سلاح بردوش به مصاف دشمن می رفت. شاید خیلی ها ادعای این رو دارند که اگر کربلا بودن امام حسین را یاری می کردند اما موقع امتحان میدون را خالی می کنند اما غلامعلی از امتحان سربلند بیرون اومد.
قبل عملیات خیبر بود شهید رستگار فرمانده تیپ سیدالشهدا برای گردان های عازم عملیات سخن می گفت ،فضا خیلی حماسی شده بود و همه بچه ها منتظر بهانه بودند برای گریه کردن ، که یکدفعه شهید غلامعلی پشت میکروفون قرارگرفت صدای گیرایی داشت قبل از همه خودش گریه می کرد و در چند دقیقه آن قدر فضا را عاشورایی کرد که همه برای حضور در عملیات از هم سبقت می گرفتند .شهید غلامعلی در فواصل بین عملیات ها چون شغلش معلمی بود خودش را به میدان تعلیم و تربیت می رسوند و خدا خیلی دوستش داشت .در عملیات مرصاد در ایام عرفه و عید قربان و شهادت حضرت مسلم علیه السلام جلودار گردان حضرت مسلم ابن عقیل (ع) لشگر حضرت رسول(ص) در عملیات شد. و چه زیبا، تایید نوکریش در عید قربان به دست اربابش امام حسین امضا شد.و سرانجام در ۵ مرداد سال ۱۳۶۷در سن سی و چهار سالگی در عملیات مرصاد توسط گروهک منافقین به شهادت رسید ._روای:جعفرطهماسبی)
☘☘☘از سروده های شهیدغلامعلی رجبی (زبان حال حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام)
هر کی گوشش به سخن های منه
دیگه از تشنگی فریاد نزنه
هر چی یار داشته بابا فدا شده
بچه ها دیگه بابا تنها شده
بابای ما دیگه سقا نداره
رفته و برای ما آب بیاره
من از اون گوشه ی خیمه می دیدم
حرفاشو با قوم کافر شنیدم
می خواد از ماها خجالت نکشه
داره از دشمن و منت می کشه
نمی گم منت ذلت می کشه
بلکه منت هدایت می کشه
بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شش ماهه قربونی شده
عباشو طوری رواصغر کشیده
گمونم خیلی خجالت کشیده