قرار بود فرمانده لشگربرای سرکشی از گردان به مقر ما ما بیاد…فکر کنم اولین باری بود که برادر فضلی بعد از تحویل گرفتن تیپ سیدالشهدا (ع) درتابستان ۶۴ به مقر بچه های تخریب میومد…مقر ما موقعیت الصابرین بعد از پل کرخه بود بود . صبحگاه که تموم شد شهید نوریان فرمانده تخریب گفت:برادرها داخل میدان صبحگاه باشند تا برادر فضلی تشریف بیارن…
همه بچه ها دویده ونرمش سنگین کرده بودند و اون روز چون فرمانده میومد تدارکات برای صبحانه کره ومربا بین چادرها توزیع کرده بود وهمه مشتاق رفتن به چادرها بودند. اومدن فرمانده طول کشید و غرغر بچه ها شروع شد.شهید نوریان برای اینکه وقت بگذره یکی دوتا حدیث برای بچه ها گفت… اما فرمانده نیومد… من شیطنتم گل کرد و گفتم برادر عبدالله(شهید نوریان) اجازه میدی من بچه ها رو مشغول کنم…ایشون اجازه داد و من بلند شدم وبه طرف بچه ها ایستادم و گفتم برادرها: من شروع میکنم وهروقت برادر فضلی اومد مجلس رو تحویل میدم.
با چند تا سرفه صدام روصاف کردم.همه خیال کردن من میخواهم براشون نوحه بخونم اما من همه رو غافلگیر کردم. گفتم برادرها…فرض کنید من برادرفضلی هستم.. ایشون سخنرانیش رو اینجوری شروع میکنه!!! لحظات لحظات فرج آقا امام زمان (ع)است همه با هم دعای فرج را میخوانیم….با آهنگ مخصوص برادر فضلی….بسم الله الرحمن الرحیم.اللهم کل لولیک.الحجه ابن الحسن…… بچه ها همه با هم دعا رو میخوندند که فرمانده از راه رسید و همه سکوت کردند و اون هم از همه جا بیخبر… اومد بگه لحظات لحظات فرجه….. همه زدند زیر خنده…با تعجب پرسید خبری شده.. من گفتم برادر فضلی شما از دعای فرج به بعد ادامه بدید….ایشون تعجب کرد … و شهید نوریان حکایت رو براش تعریف کرد.
الان هم سردار فضلی هرجا برای سخنرانی میره با این جمله شروع میکنه..لحظات لحظات فرج آقا امام زمانه..همه با هم دعای فرج میخونیم..
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
لحظات لحظات فرج آقا امام زمانه
برادرها…فرض کنید من برادرفضلی هستم
قرار بود فرمانده لشگربرای سرکشی از گردان به مقر ما ما بیاد…فکر کنم اولین باری بود که برادر فضلی بعد از تحویل گرفتن تیپ سیدالشهدا (ع) درتابستان ۶۴ به مقر بچه های تخریب میومد…مقر ما موقعیت الصابرین بعد از پل کرخه بود بود . صبحگاه که تموم شد شهید نوریان فرمانده تخریب گفت:برادرها داخل میدان […]
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه